نگاهی به رمان نوجوان «همچون رعد»
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۵۳۴۰۱
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: رمان نوجوان «همچون رعد» نوشته جاسمین وارگا بهتازگی با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دویستوپنجاهوسومین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که اینناشر چاپ میکند و سال ۲۰۲۱ بهعنوان برگزیده سال کتابداران آمریکا معرفی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جاسمین وارگا نویسنده اینکتاب، متولد سال ۱۹۸۸ و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در آمریکاست. از ایننویسنده پیشتر ترجمه رمان «قلب من و دیگر سیاهچالهها» در ایران منتشر شده که اولینرمان منتشرشده از اوست و به ۲۰ زبان ترجمه شد.
«همچون رعد» سال ۲۰۲۱ منتشر شد. داستان اینرمان درباره چندنوجوان است. کورا حامد پدری مسلمان و لبنانی دارد و خواهرش را در تیراندازی مدرسه از دست داده است. تیرانداز آنحادثه، پارکر برادر کوئین بهترین دوست کورا بوده است. کورا نمیتواند با ماجرای مرگ خواهرش کنار بیاید. دوستش را هم نمیتواند بهخاطر کاری که برادش مرتکب شده ببخشد. در طرف دیگر، کوئین هم نمیتواند با ایناتفاق کنار آمده و برادرش را ببخشد. او که به سفر در زمان فکر میکند، یکنقشه میکشد و ...
رمان «همچون رعد» در ۳۸ فصل نوشته شده است.
فاطمه حیدری نویسنده و پژوهشگر یادداشتی با عنوان «ما برنامه ریزی شدهایم که از زندگی لذت ببریم» نگاهی به اینرمان داشته است. اینمطلب برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح متن یادداشت مورد اشاره در ادامه میآید؛
«ماجرای رمان همچون رعد ناآشنا نیست. داستانهای زیادی درباره دوستی خواندهایم. درباره دوستیهایی که خراب شدهاند یا درباره تفاوت و تبعیض، خشونت و تیراندازی و غم. ولی ترکیب همه اینها باهم معجونی خوشایند است که در همچون رعد نوشتهی جاسمین وارگا اتفاق افتاده.
داستان را کورا شروع میکند. دختری که خوره علم است و حافظهاش پر است از هزار جور نکته ریز و درشت درباره هر چیزی. از طبیعت تا ریاضیات و تاریخ. کورا یک تفاوت اساسی با بیشتر دخترهای دوازدهسالهی دیگر دارد. نه بهخاطر اینکه پدرش مهاجر و خودش دورگه است و نه بهخاطر هوش سرشارش، بلکه بهخاطر اینکه خواهر بزرگترش، میبل، را در یک حادثه تیراندازی در مدرسه از دست داده.
«پلک میزنم تا بابا نتواند اشکهایم را ببیند. باید برایش دختری قوی باشم. حالا من تنها دختر خانوده حامدم.»
فصل بعد کتاب همچون رعد را از زبان کوئین میخوانیم، بهترین دوست (سابق) کورا. کوئینی که از بچههای مدرسه دوری میکند و در تلاش است عشقش به فوتبال را از سرش بیرون کند و به جای آن روی تحقیق درباره پروژهای که در سر دارد، تمرکز کند؛ پروژهای که قرار است همهچیز را درست کند. کوئین خودش را با جستوجو درباره سفر در زمان مشغول کرده. او مطمئن است اگر موفق شود، میتواند همه را نجات دهد. اگر موفق شود، دیگر برادرش، پارکر، تیراندازی در مدرسه را انتخاب نمیکند، میبل و چند دانشآموز و معلم دیگر هم هرگز جان شأن را از دست نمیدهند، پدر و مادرش روز و شب باهم دعوا نمیکنند و دوستی کوئین و کورا هم هیچوقت خراب نمیشود.
پیرنگ و فضاسازی از مهمترین نقاط قوت داستاناند. جاسمین وارگا مستقیم و غیرمستقیم از احساسات مینویسد و رنگ و بوی غمی سنگین و درعینحال کورسویی از امید در سراسر داستان جاری است که فراموشنشدنیاند.
نامههای کوئین به پارکر هم یکی دیگر از نقاط قوت کتاباند که نمیتوان از فکر کردن به آن نامهها دست برداشت و نمیتوان سوالهایی که کوئین از خودش و برادرش میپرسید، از خودمان نپرسیم. نمیتوانیم تصمیم بگیریم تقصیر چه کسی است اگر یک روز یک نوجوان تفنگ پدرش را بردارد و هممدرسهایها و معلمهایش و بعد هم خودش را به رگبار ببندد. تقصیر پدرش است که در وهلهی اول آن تفنگها را خریده؟ تقصیر مادرش است که هیچوقت نپرسید که او پشت کامپیوترش چه کار میکند و چرا دیگر دوست ندارد با کسی ارتباط برقرار کند؟ تقصیر خواهرش است که یک روز چیزی دید و به کسی نگفت؟ تقصیر آدمهای توی کامپیوتر است؟ تقصیر کیست؟ یعنی واقعاً راهحل همین است که مثل کورا و کوئین راه بیفتیم و تلاش کنیم رمز و راز سفر در زمان را کشف کنیم تا مشکلات حل شوند؟ شاید هم آخر سر به حرف کتابدار مدرسه برسیم که به کوئین گفته بود: «کوئین، در هیچکدوم از این اتفاقها تو مقصر نبودی که حالا بخوای درستش کنی. این مسئولیت منه. و بقیه بزرگسالها. ما یه دنیایی ساختیم که برای شما بچهها امن نیست. و ما باید بلند شیم و فکر کنیم چهطور باید از شماها مراقبت کنیم.»
هویت هم مسأله مهم دیگری است که در رمان همچون رعد به آن پرداخته شده. از روی چهره کورا نمیتوان ملیتش را تشخیص داد و وقتی کسی میفهمد پدر او یک مهاجر لبنانی است، انتظار دارد این دختر همهچیز را درباره لبنان و خاورمیانه بداند، درحالی که او چیز زیادی درباره میراث پدریاش نمیداند. عربی بلد نیست و نمیداند پایتخت عربستان سعودی کجاست، هرچند معلمش چنین انتظاری دارد. گاهی کورا به خودش میآید و دچار تردید میشود که اصلاً کیست و اهل کجاست. بحرانهای اینچنینی در سن نوجوانی عجیب نیست و بسیاری با آن درگیر میشوند، ولی کمتر پیش آمده که از چشم یک نوجوان دورگه به آن نگاه کنیم. اینکه نویسنده تجربههایی از این دست در زندگیاش داشته است، به واقعیتر شدن و باورپذیری موقعیت در داستان کمک کرده.
همچون رعد که نشر افق با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی چاپ کرده، داستانی است که در عین فاصله داشتن از تجربه روزمره، بهشدت قابللمس و نزدیک است. شخصیتها، حرفها و احساسها مصنوعی به نظر نمیرسند و جاسمین وارگا سعی نکرده به نوجوان بودن تظاهر کند، بلکه واقعاً به یک یا حتی چند نوجوان دوازدهساله تبدیل شده و از دریچه چشم آنها به جهان نگاه کرده است. در عین سنگین و پیچیده بودن موضوعهایی که در این رمان به آنها پرداخته میشود، نویسنده اجازه نمیدهد جو ناامیدی بر فضا غالب شود و همواره نیمه پر لیوان را در گوشه ذهنش دارد، اما نه به شکلی که نگاه واقعگرایانه به وضعیت از بین برود.
«از بین تمام صداهایی که در دنیا وجود داره، ما صدای پرندهها رو بهتر از همه میشنویم. و میدونی چرا؟ احتمالاً فکر میکردی غرش شیرها یا بقیه حیوونهای درنده رو بهتر میشنویم، درسته؟ ولی نه. جیرجیر پرندهها رو میشنویم، چون هرجا که پرندهها باشن معمولاً آب هست. و هر جا آب باشه، زندگی هست. بدنمون طوری برنامهریزی شده که از زندگی لذت ببره، نه اینکه بترسه. جالب نیست؟»
کد خبر 6067477 فاطمه میرزا جعفریمنبع: مهر
کلیدواژه: فاطمه حیدری کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب نشر افق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کتاب و کتابخوانی محمد مهدی اسماعیلی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معرفی کتاب سی وپنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جشنواره مد و لباس فجر نشر صاد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران کتاب حوض خون انتشارات ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۵۳۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسیر فلسطینی صهیونیستها برنده بوکر عربی ۲۰۲۴ شد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت جایزه بوکر عربی، «نقاب، رنگ آسمان» نوشته باسم خندقجی در اعلامیهای از سوی نبیل سلیمان رییس داوران جایزه بینالمللی داستان عربی ۲۰۲۴ به عنوان برنده معرفی شد.
در مراسم اهدای جوایز سالانه که در ابوظبی برگزار و به صورت آنلاین پخش شد، جایزهای که به نام بوکر عربی نیز شناخته میشود، برنده خود را شناخت.
داوران کتاب برنده را از بین ۱۳۳ عنوان ارایه شده، به عنوان بهترین رمان منتشر شده به زبان عربی که در فاصله جولای ۲۰۲۲ تا ژوئن ۲۰۲۳ منتشر شده، انتخاب کردند. رعنا ادریس، صاحب انتشارات دارالادب مستقر در لبنان، این جایزه را در ابوظبی به نمایندگی از خندقجی که در زندان صهیونیستهاست، دریافت کرد.
بعید است که خندقجی بتواند جایزه ۵۰ هزار دلاری را دریافت کند زیرا مقامات زندان اسراییل پیشتر به رسانهها گفتهاند اگر قرار باشد یک تروریست جایزه بگیرد، دریافت آن برایش غیرممکن خواهد بود.
«نقاب» که در عنوان کتاب آمده، کارت هویت آبی متعلق به یک اسراییلی را تداعی میکند که توسط قهرمان داستان «نور» - باستانشناسی که در اردوگاه پناهندگان در رامالله زندگی میکند - در جیب یک کت قدیمی پیدا شده است. آنچه در پی میآید، روایتی تجربی و چند لایه است که با شخصیتپردازیهای زنده و به یاد ماندنی سعی در بازیابی عناصر تاریخ و مکان دارد.
نبیل سلیمان، رییس هیات داوران گفت: «نقاب، رنگ آسمان»، امر شخصی را با امر سیاسی به روشهای نوآورانه ترکیب میکند. برای کشف سه نوع آگاهی: خود، دیگری و جهان، اشکال روایی جدیدی را به کار میگیرد و واقعیت پیچیده و تلخ از هم پاشیدگی خانواده، آوارگی، نسل کشی و نژادپرستی را تشریح میکند. رشتههای تاریخ، اسطوره و امروز با ظرافت در روایتی به هم تنیده شدهاند که در مواجهه با انسانزدایی، با شفقت از میل رهایی از ظلم، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی، برانگیخته میشود. «ماسک، رنگ آسمان» عشق و دوستی را به عنوان محوری برای هویت انسانی بیش از همه وابستگیهای دیگر به رسمیت میشناسد.
پروفسور یاسر سلیمان، رییس هیات امنا هم گفت: قهرمان کتاب سفری را آغاز میکند که در آن خود، در پوشش دیگری، به آسیبهای روانی فلسطین مدرن میپردازد. یک زن فلسطینی اهل حیفا در اسراییل، که سرسختانه به روایت ملی خود پایبند است، به قهرمان داستان کمک میکند تا به خود بینقاب خود بازگردد و رمان خواننده را در تله داستانهای تند با طنزی ظریف و غیرمنتظره گرفتار میکند.
خندقجی که از سال ۲۰۰۴ در زندان به سر میبرد، مجموعه شعرهای «آیینهای اولین بار» (۲۰۱۰) و «نَفَس شعر شبانه» (۲۰۱۳) و همچنین سه رمان «نرگس انزوا» (۲۰۱۷)، «کسوف بدرالدین» (۲۰۱۹) و «نفس یک زن ناامید» (۲۰۲۰) را در کارنامه دارد.
جایزه بینالمللی ادبیات داستانی عربی که به عنوان «بوکر عربی» شناخته میشود، در سال ۲۰۰۷ به منظور قدردانی از ادبیات عربی معاصر و ترویج خوانندگان جهانی آثار ادبی عربی تأسیس شد و اکنون بهعنوان معتبرترین جایزه ادبی در جهان عرب شناخته میشود.
در کنار خندقجی، در فهرست نهایی سال ۲۰۲۴، رمانهایی از راجا عالم (عربستان سعودی)، ریما بالی (سوریه)، اسامه العیسا (فلسطین)، احمد المرسی (مصر) و عیسی نصیری (مراکش) جای داشتند.
هر یک از ۶ نامزد نهایی ۱۰ هزار دلار دریافت خواهد کرد و به برنده جایزه ۵۰ هزار دلار دیگر به عنوان جایزه اهدا میشود. این جایزه همچنین هزینه ترجمه کتاب برنده به زبان انگلیسی را پوشش میدهد.
ریاست هیات پنج داور امسال را نبیل سلیمان نویسنده سوری بر عهده داشت. سونیا نمر، نویسنده، محقق و چهره دانشگاهی فلسطینی، فرانتیشک اوندراش چهره دانشگاهی از چک، محمد شعیر منتقد و روزنامهنگار مصری، و حمور زیاده نویسنده و روزنامهنگار سودانی، در این پنل با او به عنوان داوران همکاری کردند.
هدف از اهدای این جایزه تجلیل از نوشتار خلاق عربی معاصر و تشویق خوانندگان ادبیات عربی با کیفیت بالا در سطح بینالمللی از طریق ترجمه و انتشار به دیگر زبانهای اصلی است. رمانهایی است که به فهرست اولیه یا نهایی این جایزه راه مییابند، به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میشوند.
هدی برکات (۲۰۱۹، برای «پست شبانه»)، احمد سعداوی (۲۰۱۴، برای «فرانکنشتاین در بغداد»)، و محمد آخاری (۲۰۱۱، برای «طاق و پروانه») از برندگان پیشین اینجایزه هستند.
کد خبر 6092079